نام‌جو

دف دیوانه سابق

نام‌جو

دف دیوانه سابق

گانهٔ اول - ۵۹ ثانیه

جمعه, ۸ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۱۶ ب.ظ

کمتر از ۵۹ ثانیه مانده بود تا پایان. آخرین سه کام حبسش را قورت داد و حالا احساس می‌کرد روی تشک کروکثیف اوستا حسن دارد پرواز می‌کند. با یک صدای مشخص و واضح. روی گام‌های منظم، هر دوازده نیم‌پرده را کاوید. اکتاوید. فاصله می‌گرفت، فرار می‌کرد. صدای اوستا حسن که او را یاد حسن بنا می‌انداخت توی تنش طنین‌انداز شد. سپهر، سهپر؛ 

رفت و دور شد. صدای حسن کرشندو می‌شد. سپهر، سسپپههرر،  سسسپپپهههررر؛ از مادر گذشت. فکر می‌کرد مادرْ گاه آخرین عروج به آسمان‌هاست. برایش دست تکان نداد. تکلمش را باخت، توی تنش صدا می‌داد. می‌گفت من تفنگی شده‌ام. تا شلیک کنم. تیر در رود. بخورد صاف به خنده‌هایش. برود برسد به صدرالمتالهین‌ترین نسخه‌ی خودم

از کجا باید دور شود. باید تا کی از خواب نپرم؟ باید ترس را تا کجا بکشم بر دوش، یا بکشد از دوش.

حسنْ بنا کرد این‌بار که صدا بزند. دی کرشندو. انگاره‌ای از سقوط. به زمین، مادر آفات ابنای بشری. سسپپههرر، سپهر؛ 

سقوط از آسمان، پرواز به مقصد زمین.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۴/۰۸
نام جو